رنگها به شیوههای متفاوتی تاثیر مستقیم بر روی زندگی انسان میگذارند که یکی از مهمترین آنها تأثیریست که بر روی احساس ما دارند. جهانی که ما در آن زندگی میکنیم متشکل از هزاران رنگ است که پیرامونمان را جذابتر میکند و منبع مهمی برای انرژی گرفتن است و در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسان تاثیر مستقیم دارد.
جهانی تکرنگ با تونالیتههای محدود را، با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود را ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم میشود. فضایی بیروح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعهای رنگ است.
هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نتهای موسیقی است و از اهمیت ویژهای در ایجاد هارمونی مناسب و چشمنواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.
برای این که بتوانیم اطراف خود را متناسب با روحیهی خود بسازیم و دکوراسیونی را طراحی کنیم که در آن احساس بهتری داشته باشیم، باید ترس از متفاوت بودن را کنار بگذاریم. مشکلی که این روزها بسیاری از ما با آن درگیریم؛ چرا که نمیتوان در جامعهای سیاه و سفید تفکری رنگی داشت. ما اغلب خود را در حصاری از رنگهایی به تحمیل عرف و جامعه «معقول» و «بیروح» قرار میدهیم؛ رنگهایی که مانع از بروز احساسات و نمایان شدن خود واقعی ما میگردد.
اگر بخواهیم کاری متفاوت و موثر از ترکیب رنگ ارائه دهیم، نیاز به خلاقیت داریم تا آفرینشی متفاوت داشته باشیم و در این راستا باید اول به سوالهای زیر پاسخ دهیم:
- چه فعالیتی قرار است در این مکان انجام دهیم؟
- چه نوع رنگهای طبیعی در این مکان وجود دارد؟
- به چه مقدار نور احتیاج است؟ این فضا اساساً مکانی است روشن یا تاریک؟
- در این جا اساساً مایل به داشتن فضایی گرم یا سرد هستیم؟
- آیا در پی ایجاد محیطی برانگیزاننده و شاد یا فضایی ساکت و آرام هستیم؟
- آیا مایلیم فضای اتاق بزرگتر یا کوچک تر از اندازهی واقعی آن به نظر برسد؟
- شکل اصلی اتاق چیست؟ باریک و طویل یا کوتاه و پهن است؟
- سقف اتاق بلند است یا کوتاه؟
میخواهیم اتاقی را با رنگهای قوی، درخشان و انگیزاننده رنگآمیزی کنیم. چنین خصوصیاتی معمولاً موجب کوچکتر به نظر رسیدن فضای ظاهری اتاق میشود. در اینجا، قرمز، سرخابی، نارنجی و زرد اثر دلخواه ما را دارا خواهند بود. این رنگها در اتاقی که فعالیت و جنب و جوش فراوانی در آنها انجام میپذیرد، بیشترین تاثیر ممکن را برجای میگذارند. ممکن است بخواهیم تمام آشپزخانه یا بخشی از آن را با چنین رنگی بیارایید. اتاق بازی بچهها و اتاقهای غذاخوری از دیگر مکانهای مناسب برای استفاده از چنین رنگهایی بهشمار میروند.
ازسوی دیگر، امکان دارد خواهان محیطی آرامتر و راحتتر باشیم. رنگهای سبز، فیروزهای، بنفش تیره و آبی فراهمآورندهی چنین فضایی هستند. ممکن است بخواهیم از این رنگها در اتاق خواب یا اتاق مطالعه استفاده کنیم. این چهار رنگ، باعث فزونی، انبساط خاطر و وسعت فکر میشوند.
نکتهی بسیار مهمی که لازم است به هنگام طراحی رنگ در دکوراسیون فضای مورد نظر به خاطر داشت، این است که رنگها معمولاً در فضاهای وسیع، غلیظ تر به نظر میرسند.
بهتر است برای سقفها رنگ روشنتری در مقایسه با سایر بخشهای اتاق انتخاب کنیم. این کار خصوصاً در شب و نبود منبع نور طبیعی، به حفظ نور کمک میکند.
رنگهای رایج برای سقفها، عبارتند از سفید، سفید مایل به خاکستری یا زرد. با این حال، در صورتی که بخواهیم سقف، کوتاهتر از ارتفاع واقعیاش به نظر برسد، میتوانیم از رنگی تیرهتر از رنگ سایر بخشهای اتاق استفاده کنیم. در اتاقهایی که سقفهای کوتاهتری دارند، میتوان احساس صمیمیت و خودمانی بودن کرد. در حالی که ممکن است سقفهای خیلی بلند، احساسی از سرکوب شدگی به ما القا کنند و سبب بروز بیماری ترس از فضاهای تنگ و محصور (Claustrophobic) گردند.
حال اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر به رنگ هر فضا به تفکیک کاربریاش داشته باشیم، میتوانیم دستهبندی زیر را مطرح کنیم:
اتاق نشیمن
فضایی است برای استراحت، مطالعه، گفتوگو، گوش کردن به موسیقی و یا تماشای تلویزیون، که ما میل نداریم هیچ موردی موجب پریشانی حواسمان گردد، از این رو وجود هارمونی در این فضا و عدم تضاد رنگی اشیاء پیرامونمان که توجه را به سوی خود جلب میکند، اصلی اساسی است. ولی میتوان با استفاده از مکملهایی به زیبایی اتاق نشیمنمان بیفزاییم و با وسایلی چون گلدان، آباژور و گیاهان تزیینی، سایه روشنهای موثری به اتاق بیفزاییم.
اتاق غذاخوری
استفاده از رنگهای روشن در این فضا باعث ایجاد نشاط و صمیمیت میشود، و از تنالیتههای رنگ پریده که حس بیماری را القا میکنند مانند رنگ سبز و زرد پرهیز شود و در نقاط محدودی مانند رومیزی و دستمال سفره از رنگهای تضاد میتوان استفاده کرد که به غذا جلوهی بیشتری بدهد.
اتاق خواب
مکانی برای استراحت است که در آن باید از شلوغی و بهمریختگی رنگی پرهیز کرد. باید به آبوهوای منطقهای که در آن ساکنیم نیز توجهداشته باشیم. اگر در مناطق گرمسیری هستیم، از رنگهای سرد و اگر در مناطق سردسیری هستیم، از رنگهای گرم استفاده کنیم و بر اساس سلیقهی طرفین رنگی متناسب و آرامشبخش را انتخاب کنیم. نگهای تیره و تند فضا را سنگین و ناخوشایند میکنند.
اتاق بچه ها
برای کودکان زیر ۱۳ سال از رنگ های گرم و انرژی بخش مانند نارنجی و تنالیتهی قرمز استفاده شود. چرا که روحیهای شاداب و پر جنب و جوش را به ارمغان میآورد و برای سنین بالاتر رنگهای سبز و آبی مناسبترند؛ چرا که سکون و ثبات بیشتری دارند و نور بیشتری را در خود حفظ می کنند و از سوی دیگر رنگ فضای مطالعه، نباید اتاق ایجاد دلزدگی کند.
سرویسهای بهداشتی
از آنجایی که همیشه فضای کوچکی را به این مکان اختصاص میدهیم، باید از رنگهایی استفاده کنیم که فضا را دلبازتر و به علاوه بهدلیل کاربریای که دارد، تمیزتر جلوه دهد. مانند رنگهای روشنی از آبی و سبز و حتی سفید و با وسایلی که در آن قرار میدهیم ایجاد تضاد کنیم که جلوهی بیشتر داشته باشد. برای مثال ست آینه، حولهها و حتی مسواک و صابون را با رنگی تند جلوه بخشتر کنیم.
آشپزخانه
فضاییست پرهیاهو و با ازدحام وسایل که هر چه قدر بتوانیم از این خصلت بکاهیم و به آرامش فضا بیفزاییم هنر کردهایم. استفاده از رنگهای روشن نه تنها نشانگر پاکی همیشهگی فضاست، بلکه آلودگی را نیز بهتر نمایان میکند. ولی حتماً باید با رنگهای فرحبخشی ادغام شود که فضا کسالت بار نباشد.
تا به اینجا فضاها و نیازهایشان را بررسی کردیم. حال در مقالهی آینده به این که هر رنگ چه خصلتی دارد و برای چه روحیهای مناسب است میپردازیم؛ و همچنین بررسی میکنیم که رنگها برای کنار هم قرار گرفتن چه ویژگیهایی باید داشته باشند؛ مکمل باشند؛ تضاد و یا هارمونی داشته باشند یا از یک رنگ غالب استفاده شود …